سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عزاداری در سیره معصومین 

                                                        عزاداری در سیره معصومین

 

عزاداری در سیره معصومین

سیره و سنت قولی و فعلی معصومین علیهم السلام بر برپایی عزاداری ابی عبدالله به عنوان یکی از راههای احیاء نهضت ابی عبدالله الحسین(ع) بوده است. هم سفارش به عزاداری بر سالار شهیدان داشتند هم خود مجلس عزا برپا می کردند. امامان شیعه برای حفظ مکتب، روشهای مختلفی داشتند «روشی که پس از شهادت سیدالشهداء به عنوان روش «استراتژیک» بود احیاء نهضت ابی عبدالله(ع) بود. با روشهای مختلف:

الف: دعوت شاعران به سرودن شعر در عزاداری ابی عبدالله(ع).

ب- سفارش به زیارت سالار شهیدان.

ج- تأکید بر استحباب سجده بر تربت امام حسین(ع)

د- استحباب گریستن و گریاندن و حالت گریه کننده به خود گرفتن در عزای امام حسین

هـ- دعوت به برپایی مجلس عزا برای امام حسین و برپا داشتن مراسم عزای حضرت از سوی خود آنان.

در روایتی از حضرت امام رضا(ع) رسیده است:

«من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منّا کان معنا فی درجتنا یوم القیامه و من ذکّر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینه یوم تبکی العیون و من جلس مجلساً یحیی فیه امرنالم یمت قلبه یوم تموت القلوب؛ آن کسی که مصائب ما را به یاد آورد و بر مصائب ما بگرید، در قیامت با ما و در درجه ای که ما هستیم خواهد بود و کسی که مصیبت ما را به یاد دیگران بیندازد و خود بگرید و دیگران را بگریاند روزی که چشمها گریان است چشم او گریان نخواهد بود. و کسی که در مجلسی بنشیند که امر ما (مکتب ما) در آن احیاء می گردد، روزی که دلها می میرد قلب او نمی میرد».

در سیره معصومان می بینیم در خفقانی ترین شرائط برای امام حسین مجلس عزا برپا می کردند و گاه مجلس عادی را هم تبدیل به مجلس عزای امام حسین(ع) می ساختند.

امام سجاد(ع) در طول 53سال امامت خویش در هر شرائطی کربلا و عاشورا را بیاد می آورد.

امام صادق(ع) فرمود: «بکی علی بن الحسین عشرین سنه و ما وعظ بین یدیه طعام الا بکی؛ امام سجاد بیست سال گریه کرد و هرگاه در جلو آن حضرت غذایی گذاشته می شد می گریست.»

هرگاه غذایی نزد حضرت گذاشته می شد چشمان مبارک حضرت پر اشک می شد، روزی یکی از خدمتگزاران آن حضرت گفت: یابن رسول الله آیا هنوز زمان پایان حزن و اندوه شما فرا نرسیده؟ حضرت فرمود: یعقوب دارای دوازده فرزند بود خداوند یکی از آنان را از جلوی چشمش پنهان نمود درحالی که فرزندش زنده بود، چشمان یعقوب از اندوه سفید شد اما من در جلو چشمم شاهد بودم پدرم، برادرم، عمویم، هفده تن از اهل بیتم و گروهی از یاران پدرم را به قتل رساندند سرهایشان را از تن جدا کردند چگونه اندوه من پایان می پذیرد.»

«مالک جهنی می گوید امام باقر(ع) درباره روز عاشورا فرمود: «در روز عاشورا برای امام حسین زاری کرده و بگریید و اهل خانه را هم امر به گریستن به حضرت کنید، در خانه خود برای حضرت مجلس عزا برپا کرده و داغ خویش را ابراز کنید و ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را در داغ امام حسین(ع) تعزیت دهید و هرکس این عمل را انجام دهد برای او در نزد خدا ثواب دوهزار حج و عمره و جهاد در رکاب رسول خدا و امامان راشدین را ضمانت می کنم.»

راوی می گوید محضر امام صادق(ع) بودیم یادی از امام حسین بن علی کردیم، حضرت گریه کرد ما هم گریه کردیم، سپس حضرت سرش را بلند کرد و فرمود امام حسین(ع) فرمود: «من کشته اشکهایم هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه می گرید.»

در روایتی آمده است روزی که نام امام حسین(ع) برده می شد تا شب لبخندی بر لبان حضرت صادق نبود.

زید شحام می گوید همراه جماعتی از اهل کوفه در خدمت امام صادق(ع) بودیم یکی از شعرای عرب بنام جعفربن عفان وارد شد. آن حضرت او را احترام نموده و در نزدیک خود جای داد، آن گاه فرمود ای جعفر! او عرض کرد لبیک! حضرت فرمود به من گفته اند تو اشعار نیکی درباره امام حسین(ع) سروده ای؟ عرض کرد، آری. حضرت فرمود: اشعارت را بخوان. او شعر می خواند و امام و اطرافیان می گریستند به گونه ای که قطرات اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری بود، سپس امام فرمود:

«یا جعفر والله لقد شهدت ملائکه الله المقربین ها هنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکواکما بکینا او اکثر...؛ ای جعفر فرشتگان الهی در این مجلس حاضر شدند و شعرت را شنیدند و گریه کردند همان گونه که ما گریه کردیم بلکه بیش از ما گریستند...»

امام رضا علیه السلام فرمود: «کان ابی اذا دخل المحرم لایری ضاحکاً و کانت الکأبه تغلب علیه حتی تمضی منه عشره ایام فاذا کان یوم العاشر منه کان ذالک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه؛ با فرا رسیدن ماه محرم پدرم موسی بن جعفر(ع) با چهره خندان دیده نمی شد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرا می گرفت تا روز دهم فرا می رسید آن روز روز مصیبت، اندوه و گریه آن حضرت بود.»

دعبل خزاعی شاعر بزرگ اهل بیت می گوید: در ایام محرم بر امام رضا(ع) وارد شدم حضرت فرمود دوست دارم برای من شعر بخوانی، این روزها روز حزن و اندوه ما اهلبیت و شادی دشمنان ما بویژه بنی امیه است، پس از آن امام رضا برخاست پرده ای را برای حضور خانواده در مصیبت جدّشان حسین آویزان کردند سپس فرمودند دعبل برای حسین مرثیه بخوان تا زنده ای یار و مدیحه سرای ما هستی، آن گاه گریستم به گونه ای که قطرات اشک بر صورتم جاری شد و این شعر را سرودم که: افاطم لوخلت الی آخر، امام رضا(ع) گریست و به همراه حضرت خانواده و فرزندان حضرت گریستند. اینها تنها گوشه ای از رفتار و گفتار معصومین در رابطه با عزاداری سالار شهیدان بود. لیکن باید تاریخ عزاداری بر سیدالشهداء را بسیار دیرینه دید و حداقل آنکه اولین برپا کننده عزای حضرت، رسول الله(ص) در روز ولادت حضرت و... و... بوده است. که تفصیل آن به درازا می کشد.


نوشته شده توسط جانشین دسته در یکشنبه 90/9/13 و ساعت 10:26 صبح
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ساخت بازیهای ضد شیعَه باحمایت مستقیم وهابیت و صهیونیزم!!!
روایتی جالب از شهدا (ضرر نمی کنین)
اهانت بقران
یک روز یک مرد انگلیسی از یک شیخ مسلمان پرسید: «چرا در اسلام زنان
من نه از رد شدن جمعه ها می ترسم، نه از طولانی شدن زمان که ظهورتا
حجاب یک مفهوم عام و عالی است که پوشش نیز جزیی از آن است.
معنی عشق چیست؟
تنها نامحرم!
حجابـــ مانند اولین خاکریز جبهہ استـــ
کاش نامی از تو در دنیا نبود ... مرگ بر نیرنگت ای آل سعود!
نجات از شبهه و شهوت
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا