|
یه روزی تنگ غسروب آسمون یه گوشه نشسته بودم ناگهون به سرم زد که بگم شعری برات شعری که بیاره خنده رو لبات گفتم از کجا بگم از چی بگم از چه کس بهتر از احمدی بگم یادم افتاد که بگم از دشمنات که دارن اونها رضایت به فنات کت بپوشی میگن کاپشنت کجاست کت نپوشی می گن عقلت سرجاست؟ سفرهای شهر به شهر کوی به کوی بازم از رو نمی رن میگن کجاست؟ پول ملت رو که از چگ اونا در میاری می گن این به جای ما با گداهاست میگن هیچکی واسشون یوسف زهرا نمی شه اما اسمش که میاد از زبون تو نابجاست یوسف هم یوسفی که شبیه محمود نباشه اگه یوسف تو باشی براشون آمون یه خداست مگه سازمان ملل جای امام و شهداست؟ جای رستم یا که سهراب گفتگوی سفراست جلوی دانشگاه آزاد رو تو می خوای بگیری؟ مگه مملکت جای اینگونه بچه بازیاست؟ میگن تا وقتی ما بودیم همه چی روبرا بود واقعا که دلمون تنگ هوای آمریکاست دست دوستی بده با دشمنامون و بی خیال ببین وضع مملکت چه جور شده چقدر سیاست هسته ای رو تو می خوای چی کار کنی مرد حساب این همه نفت داریم بسه دیگه همون طلاست راستی دکتر یادم رفته بود بگم میگن ماهواره ام که کار روسیاست خلاصه میگن که دکتر اگه با ما راه بیای سهمتم محفوظه و تو بانکهای خارجیاست صحبت آقا رو در حمایت از تو می شنون با یه گوش دروازه میگن با ما نیست با اوناست دکترا ! مرد نکونام نمیرد هرگز واسه اینه که میگم عشق تو عشق لوطیاست دیگه فهمیدن که دکتر واسه تو تنها کس برای برای ترسیدن خداست بذار هر چی که می خوان بگن ولی اسم تو حک شده روی دل ماست ما مطیع رهبریم و همه این رو بدونن پرچم ولایت دست احمدی نژادیاست سید محمد حسین میری لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ساخت بازیهای ضد شیعَه باحمایت مستقیم وهابیت و صهیونیزم!!!
روایتی جالب از شهدا (ضرر نمی کنین) اهانت بقران یک روز یک مرد انگلیسی از یک شیخ مسلمان پرسید: «چرا در اسلام زنان من نه از رد شدن جمعه ها می ترسم، نه از طولانی شدن زمان که ظهورتا حجاب یک مفهوم عام و عالی است که پوشش نیز جزیی از آن است. معنی عشق چیست؟ تنها نامحرم! حجابـــ مانند اولین خاکریز جبهہ استـــ کاش نامی از تو در دنیا نبود ... مرگ بر نیرنگت ای آل سعود! نجات از شبهه و شهوت [عناوین آرشیوشده] |
|
نوشته شده توسط جانشین دسته در جمعه 88/1/14 و ساعت 4:24 عصر
