ای بقیع! می دانی، خوب می دانی گمشده ای دارم از جنس یاس های کبود، به لطافت باران. گمشده ای که خدایش کوثر نامید. گمشده ای که گرمای بوسه های پیامبر بر دستانش محسوس است، گمشده ای که بوی محمد (ص) را می دهد، به من بگو فاطمه ام را در کدامین نقطه به آغوش کشیده ای! به من از آن شبی بگو که کمر مردی شکست..
چطور توانستی طاقت بیاوری؟ ! چگونه توانستی شاهد باشی بدن کبود گل رسول الله (ص) را غریبانه به تو بسپارند؟
نوشته شده توسط جانشین دسته در دوشنبه 91/6/6 و ساعت 12:37 صبح
نظرات دیگران()