توصیه قرائتی درباره بستنی خوردن با دختر نامحرم
گاهی وقتها خدا گناهان کوچک را نمیبخشد. چون میگوییم که چیزی نیست. اما گاهی خدا ممکن است گناه بزرگ را ببخشد. به گزارش برنا، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسات درسهایی از قرآن که این هفته در تلویزیون درباره "حق الناس" سخن گفته است. قرائتی در ابتدای این سخنرانی گفت: حقالناس! چیزی که همه به آن گرفتار هستیم. کسی نیست که بگوید من گیر حقالناس نیستم. استثنا ندارد. حق الناس یعنی حق بچه، حق همسر، حق همسایه، حق استاد، حق شاگرد، حق مسلمان، حق غیر مسلمان، غیر مسلمانها هم حقوقی دارند. رابطه ما با یهود با مسیحیت، حق دشمن، جنگ هم آدابی دارد، دشمن را حق داری اگر شمشیر دست گرفت تو را بکشد شما هم گردنش را بزنی. این واعظ مشهور همچنین در ادامه سخنانش درباره "بزرگترین آیه قرآن درباره حق الناس" ، "دوری از وکالت مجرم و ظالم" ، "سرعت در پرداخت حق الناس" ، "دقت در محاسبه حق الناس" ، "کوچک نشمردن حق الناس"، "آزمودن مدعیان حق الناس" ، " امکان دفاع مظلوم از حق خود" و "پرهیز از رشوه به اسم هدیه" سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از سخنان این استاد حوزه علیمه و دانشگاه است: ازدواج حلال ما گاهی وقتها... یا گروه سیاسیون میروند یک صحبتی بکنند، حرفهایشان را ناقص میزنند تا یک دوره سفر دیگر هم، یک سفر خارج دیگر هم بروند. و الا میشد دفعه اول تمام شود و برود. ما چطور نان میخوریم. البته دود میشود. اینها زرنگی نیست. تمام این زرنگها زندگیشان عاقبت ندارد. چون حدیث داریم رزق هرکسی با حلال اندازهگیری شده است. آنهایی که میفهمند به حرام میپرند خدا از حلال کمشان میگذارد. دانشجو، جوان، دختر، پسر، تو بنا است از حلال یک همسر خوبی گیرت بیاید، منتهی حالا میگویی: این دختر هم بد نیست، یک خرده او را ببینم. حالا یک بستنی با این بخوریم. یک خرده یک پارکی یک اس ام اسی به این بزنیم. یک دو ساعتی، چهار ساعتی با این پسر، با این دختر، تاب میخوری. شد؟ دو سال ازدواجت عقب میافتد. که اگر این گناه را نمیکردی تاب ازدواجت باز میشد. تا میروی ازدواج کنی عمه عروس مرد، عمو داماد مرد. چهل روز عقب بیانداز. میروی درست کنی، بنایی داریم. میروی درست کنی، میبینی اوه... دو سه سال اینها لفتش دادند، اینها حدیث هست. میگوید: هرکس از حرام کام بگیرد، خدا سهم حلالش را بگویید... کم میگذارد. بیرون بودن دو تار موی خانمها اگر کسی گناه بکند و بگوید: این چیزی نیست، خدا این را نمیبخشد. گاهی وقتها خدا گناهان کوچک را نمیبخشد. چون میگوییم که چیزی نیست. اما گاهی خدا ممکن است گناه بزرگ را ببخشد. خانم این دو تار مو که بیرون است حرام است. برو بابا! مردم کل موهایشان بیرون است. حالا این دو تا!به دو تا مو گیر نده. شاید آن بیحجاب را خدا ببخشد. این دو تا مو را نبخشد. چون میگوید: چیزی نیست. کسی گناه کند بگوید: چیزی نیست. یک کسی نمازش غلط بود. گفتند: آقا نمازت غلط است. گفت: برو! اینقدر خدا تارکالصلاة دارد که الآن فرشتهها سر همین نماز غلط من دعوایشان میشود. او میگوید: به من بده، او میگوید: به من بده. ممکن است خدا آن تارکالصلاة را ببخشد، ولی اینکه میگوید: چیزی نیست هم میخواند، هم غلط میخواند و هم میگوید: اشکالی ندارد. خود شما اگر سر سفره سبزی ببینید. بگویید: آقا این سبزی را چه کسی پاک کرده است، گل دارد. مثلاً خانم بگوید: بخور بابا گل چیه؟ تا آخر عمرت در ذهنت میماند. اگر یک ذره گل باشد بگوید: طوری نیست، ناراحت میشوی، اما اگر پر از گل باشد بلند شود دوباره بشوید، او را میبخشی. این مهم است. هیچوقت به گناه نگویید این چیزی نیست. آقا دخترت دارد فاسد میشود. خواستگارها را رد نکن. پسرت را زودتر زن بده. حالا بگذار جوان هستند خوش باشند. بزرگ شوند توبه خواهند کرد. خوب پدر و مادر بیغیرت یا کمغیرت، یا کمتفاوت، حالا نمیشود همه را هم بی غیرت گفت. کمغیرت، بیغیرت، بیتفاوت، بیخیال، این خیلی مهم است. شفاعتش نمی کنیم وقتی میگوید: گناه است، میگوید: چیزی نیست. امام صادق فرمود: کسی نماز را سبک بشمارد، ما شفاعتش نمیکنیم. صدای اذان بلند میشود، بیخیال انگار مثلاً مرغ قدقد میکند. هی می گوید: «حی علی الصلاة» ولش کن بابا. «حی علی الفلاح»، «حی علی خیر العمل»، حالا یک تلفن مدیر کل زنگ بزند، بله! سلام! من... هه...هه... معذرت میخواهم... اِ... چیه... هان... مدیر کل کیه؟ از ترس پشه در پشهبند میرود. شما برای یک آدم عاجز اینطور هن و هن میکنی، شش بار «حی، حی، حی» میشنوی و بیخیال هستی. باید مواظب باشیم. بده ببینیم صد تا سکه! یک کسی ادعا میکند باید بررسی کرد. قرآن یک آیه دارد که بعضی از زنها از مکه به مدینه میآمدند میگفتند: ما هم ایمان آوردیم، هجرت کردیم. پیغمبر فرمود که ممکن است اینها عامل نفوذی باشند. ممکن است اینها جاسوس باشند. «فَامْتَحِنُوهُن» (ممتحنه/10) امتحان کن. یعنی هرکس هر حرفی که میزند، حتی یک نفر که میگوید: دوست دارم، باید... پسرها به دخترها میگویند: دوست دارم. میگوید: بده ببینیم صد تا سکه! اگر دادی معلوم میشود راست میگویی. و لذا به مهریه صداق میگویند. صداق یعنی صداقت داری. وگرنه خوب مفت که... حدیث داریم اگر میخواهی با یک نفر رفیق شوی، سه بار عصبانیاش کن. اگر جوش نیاورد، فحش نداد، معلوم میشود آدم خوبی است. حدیث داریم اگر میخواهی ببینی رفیقت مرد است یا نامرد، ببین اگر پست گرفت خودش را گم میکند یا نه؟ اگر با کسی رفیق هستی، این رفق تو رئیس شد، اگر ده درصد علاقه قبلیاش را نگه داشت، باز هم «لیس بصدیق السوء» باز هم آدم بدی نیست. یعنی پست و ریاست صد در صد آدم را عوض میکند. ما آدمها را دیدیم. گاهی ما در مسجد میرویم پیشنماز ما را میبیند به عنوان اینکه حالا مهمان مسجدش هستیم، میگوید: حاج آقا بفرما جلو! ما میگوییم: نه! امامی که دائماً پیشنماز است او باید جلو باشد. امام راتب، امام مرتب، او میگوید: ببین، مردم هرشب من را میبینند حالا تو امشب تازه آمدی، من هم یک مثل میزنم و جلو میروم. میگویم: یک کسی کشمش خرید بخورد، در کشمش مورچه بود. مورچه را خورد. گفتند: چرا مورچه میخوری؟ گفت: این پا دارد درمیرود، کشمشها هست! نوشته شده توسط جانشین دسته در دوشنبه 90/8/16 و ساعت 4:55 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ساخت بازیهای ضد شیعَه باحمایت مستقیم وهابیت و صهیونیزم!!!
روایتی جالب از شهدا (ضرر نمی کنین) اهانت بقران یک روز یک مرد انگلیسی از یک شیخ مسلمان پرسید: «چرا در اسلام زنان من نه از رد شدن جمعه ها می ترسم، نه از طولانی شدن زمان که ظهورتا حجاب یک مفهوم عام و عالی است که پوشش نیز جزیی از آن است. معنی عشق چیست؟ تنها نامحرم! حجابـــ مانند اولین خاکریز جبهہ استـــ کاش نامی از تو در دنیا نبود ... مرگ بر نیرنگت ای آل سعود! نجات از شبهه و شهوت [عناوین آرشیوشده] |
|