حضرت ایت الله مرعشی نجفی (رحمه الله علیه )یک روزی، جلوی آب انبار سیدعرب (نزدیک بازار قم) دیده بودند که یک پاسبان در حال کشیدن چادر از سر یک زن است و زن به داخل آبانبار می افتد. در این حین، ایت الله مرعشی یک سیلی به آن پاسبان میزند که بعد از آن معلوم میشود که رئیس نظمیه قم بوده است. پس از این سیلی، آن فرد ایشان را تهدید میکند و میرود. مردم به ایشان میگویند که او رئیس نظمیه بوده است و مطمئنا با شما برخورد خواهد کرد. ایشان همان موقع به حرم میروند و به حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) میگویند: ما برای اسلام این کار را کردیم، یک موقع برایم مشکلی پیش نیاید. همان شب، رئیس نظمیه که بر بالای پشت بام بازار به دنبال برداشتن چادر از سر زنان بود، از نورگیر بالای سقف بازار میافتد و میمیرد. نوشته شده توسط جانشین دسته در دوشنبه 87/12/12 و ساعت 6:14 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ساخت بازیهای ضد شیعَه باحمایت مستقیم وهابیت و صهیونیزم!!!
روایتی جالب از شهدا (ضرر نمی کنین) اهانت بقران یک روز یک مرد انگلیسی از یک شیخ مسلمان پرسید: «چرا در اسلام زنان من نه از رد شدن جمعه ها می ترسم، نه از طولانی شدن زمان که ظهورتا حجاب یک مفهوم عام و عالی است که پوشش نیز جزیی از آن است. معنی عشق چیست؟ تنها نامحرم! حجابـــ مانند اولین خاکریز جبهہ استـــ کاش نامی از تو در دنیا نبود ... مرگ بر نیرنگت ای آل سعود! نجات از شبهه و شهوت [عناوین آرشیوشده] |
|